جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
صمیمیت با جهان طبیعی: دیدگاه انسان گرایانه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Gabriel F Bautista
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : «صمیمیت توماس بری با جهان طبیعی» جایگزینی برای مناقشه انسان‌محور-زیست‌مرکزی نیست که به همان عقلانیت تعلق دارد. داستان مرزی و محیط زیست هر دو بخشی از یک عقلانیت هستند زیرا مردم را نادیده می گیرند. در حالی که انسان محوری بر استفاده از منابع طبیعی متمرکز است، زیست محوری بر حفاظت از طبیعت متمرکز است. روایت مرزی و محیطی تبارشناسی صریح صمیمیت-بیگانگی را ارائه می دهد که همیشه در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند. بعلاوه، اگر صمیمیت فقط به معنای "صمیمیت با جهان طبیعی" باشد، این فرضیه سازی "بیابان" است که نشان دهنده بیگانگی بیشتر است. با این وجود، به تعبیر من، صمیمیت ذاتاً انسانی شده است. از آنجا که صمیمیت و از خود بیگانگی نشان دهنده طبیعی شدن دیالکتیکی انسان ها و انسان سازی طبیعت است، آنها بیشتر یک قطبیت اپوزیسیون را پیکربندی می کنند تا یک دوگانگی مخالف. اگر صمیمیت از محفظه زیست‌مرکزی آن خارج شود و به دیدگاهی انسان‌گرایانه منتقل شود، به نظر می‌رسد که یک مفهوم هنجاری قابل قبول است. از آنجایی که تکامل اومانیسم با سه چرخه هرمنوتیکی (اومانیسم رنسانس/داستان مرزی: 1500-2000؛ اومانیسم روشنگری/انقلاب صنعتی: 1800-2000؛ اگزیستانسیالیسم/محیط گرایی: 1960 - 2000 به عنوان اگزیستانسیالیسم) همزمان است. انتخاب اخلاقی، تفکر، جستجوی معنا و فضایل. نقد سنت غربی نباید بر انسان گرایی متمرکز شود، همانطور که در انگیزه سرمایه داری انسان محور تحریف شده آن است. سرمایه داری به جای ارضای نیازهای مردم، معطوف به ارضای خود است. اقتصاد وابسته به سیاست است که به اخلاق بستگی دارد. به این ترتیب، آنها در وهله اول به مراقبت از زندگی انسان و متعاقباً حفظ و حفظ تولید و بازتولید همه حیات توجه دارند. از این رو رشد جمعیت و توسعه زندگی انسان تنها منبع معناست. به جای یک مانع، باید متغیری باشد که از طریق آن هر پروژه ای را برنامه ریزی کنیم. مالتوسیسم از نظر ارزش شناسی از این تحلیل حذف شده است. مناظر دگرگون شده شهری، روستایی و طبیعی «مناظر هنجاری و اخلاقی» هستند که باید از زندگی به طور عام و زندگی انسانی به طور خاص حمایت کنند. اخلاق رهایی، زندگی را اصل راهنما دارد و با بیگانگی مخالف است. صمیمیت سرانجام معنای جدیدی به عنوان رهایی از ظلم قربانی پیدا کرده است
مأمن روح که در پس حجاب قرار می‌گیرد: عروج پسر در نامه ای به عبرانیان
نویسنده:
Felix H Cortez
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مشکل این پایان نامه به بررسی ماهیت عروج عیسی به آسمان و نقش آن در استدلال عبرانیان می پردازد. روش مطالعه شامل تجزیه و تحلیل آن عباراتی است که در آنها مستقیماً به معراج عیسی اشاره شده است (عبرانیان 1: 6؛ 4: 14-16؛ 6: 19-20؛ 9: 11-14، 24؛ 10: 19-22. ) و مطالعه تصویری که عبرانیان برای بیان الهیات خود به کار می برند و به نقش این تصویرسازی در پیشبرد استدلال توجه ویژه ای می کنند. این مطالعه هم ماهیت تفسیری و هم کلامی دارد و به دنبال ارائه تحلیلی از بخش‌های خاص و نیز نظام‌مند کردن اهمیت آنهاست. نتایج شش قسمتی که به صراحت به معراج عیسی در عبرانیان اشاره دارد (1: 6؛ 4: 14-16؛ 6: 19-20؛ 9: 11-14، 24؛ 10: 19-22) معراج را با جنبه های مختلف مرتبط می کند. از دستاوردهای عیسی عبرانیان 1: 6 عروج را با بر تخت نشستن عیسی مرتبط می کند (همچنین 4: 14-16). 6:19-20، با انتصاب او به عنوان کاهن اعظم. 9:11-14، 24 و 10:19-22، با افتتاح عهد جدید. همه این وقایع بخشی از تعالی عیسی در دست راست خدا را تشکیل می دهند (1:3، 13؛ 8:1؛ 10:12؛ 12:2) و به هویت او به عنوان «پسر» کمک می کنند. این دستاوردهای عیسی شباهت جالبی با دستاوردهای پادشاهان عادل داودی در کتاب مقدس عبری دارد: پادشاه عادل داوودی پس از بر تخت نشستن، (1) عهد بین خدا و ملت را تجدید می کند، (2) زمین را پاک می کند، ( 3) معبد را بسازید یا تعمیر کنید، (4) فرقه را اصلاح کنید و کاهنان و لاویان را سازماندهی مجدد کنید، (5) اتحاد مجدد اسرائیل را ترویج دهید، و (6) با شکست دادن دشمنان به آرامش برسید. سرانجام، به قدرت رسیدن پادشاه داوودی اغلب با (7) ظهور یک کشیش وفادار همزمان است. انبیای عبری و اسناد اولیه یهودی که همچنان به امید داوودی پایبند هستند، این دستاوردها را به آینده نشان می‌دهند و آنها را به بعد معاد شناختی ارتقا می‌دهند.
قلب تاریکی: ساختارشکنی مفاهیم سنتی مسیحی آشتی با استفاده از دیدگاه مطالعات دینی در مورد ادیان مسیحی و آفریقایی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Arnold Maurits Meiring
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مذهب آفریقایی تصاویر و نمادهای جدیدی از آشتی ارائه می دهد که ممکن است استعاره ها و عبادت های موجود در مورد آشتی مسیحی را تقویت کند. به طور سنتی، مسیحیان آشتی را از طریق تصاویر الگوی پیروزی آگوستین، مدل عینی آنسلم یا مدل ذهنی آبلارد درک می کردند. در حالی که این تصاویر بینش‌های ارزشمندی را ارائه می‌دهند، اما درک آن‌ها در زمینه مدرن ما محدود و به طور فزاینده‌ای دشوار است. فلسفه پست مدرن به متکلمان امکان ساختارشکنی گفتمان های مسلط را برای بررسی احتمالات جدید می دهد. این رویکرد به طور برجسته برای مدل‌های آشتی سنتی مسیحی قابل استفاده است. مطالعه تطبیقی ​​اسطوره‌ها، آیین‌ها و مفاهیم آشتی مسیحی غربی و آفریقایی برای ساختارشکنی مواضع پذیرفته شده در مورد مصالحه استفاده می‌شود. مصاحبه با چهار الهی‌دان آفریقایی، جان مبیتی، آگریپا خاتید، دانیل نگوبانه و تینیکو مالولکه، نشان می‌دهد که مسیحیان آفریقایی اغلب آشتی را به روش‌های بیشتر و متفاوتی نسبت به آنچه در تفکر سنتی مسیحی وجود دارد، درک کرده‌اند. آنها اغلب عقاید خود را از مذهب سنتی آفریقا و همچنین مبارزه آزادی‌بخش مدرن استخراج می‌کردند. در مطالعه دین سنتی آفریقا، روشن می شود که آن دین آفریقایی با توجه به دیدگاهش نسبت به خدا، اجداد و ارواح، نیروی حیات، و از اهمیت ویژه ای برای این مطالعه، شرم، گناه و گناه، گزینه های بسیار متفاوتی را به مسیحیت سنتی ارائه می دهد. تمرکز دنیوی دین آفریقایی، آشتی را در سطحی عمدتاً انسانی می بیند تا بین انسان ها و خدا. آیین های آشتی آفریقایی را می توان بر اساس هدف یا افسانه های پشت سر آنها طبقه بندی کرد. برخی از مناسک برای ایجاد یا بازگرداندن جامعه در نظر گرفته شده است، در حالی که برخی دیگر برای تسکین یا حداقل انتقال گناه است. هدف دسته سوم از مراسم، اخراج یا پذیرش (و در نتیجه به معنای خاصی خنثی کردن) شر (یا شر درک شده) در جامعه است. مناسک دیگر دارای تعدادی مقاصد هستند و می توانند از مراسم غیرمحتمل مانند شورش آشکار یا رقص برای ایجاد آشتی استفاده کنند. مقایسه بین دو دین باید با ادیان یکسان برخورد کند. تحقیقی که هم امکان ادغام و هم فراتر از مذاهب را بررسی می‌کند، می‌تواند نقاط قوت و ضعف مدل‌های آشتی مختلف را بدون ارجاع به نوعی واقعیت ماوراء طبیعی برجسته کند. علوم انسان‌شناسی و اجتماعی نیز بینش‌های ارزشمندی در مورد ساختار احتمالی آشتی ارائه می‌دهند. و زمینه آفریقای جنوبی نیازمند برخی حداقل‌های الزامات برای آشتی در این کشور است. وقتی همه این معیارها برای ارزیابی مدل‌های آشتی آفریقایی و مسیحی استفاده می‌شوند، احتمالات جدیدی پدیدار می‌شوند. مدل های مختلف خود را در زمینه های مختلف مفید نشان می دهند. برخی از مدل های آفریقایی می توانند درک ما از آشتی بین انسان ها و خدا را بهبود بخشند، در حالی که برخی دیگر با بافت اجتماعی آفریقای جنوبی مطابقت دارند.
نوع صحنه ضیافت در تمثیل‌های عیسی
نویسنده:
Fazadudin Hosein
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : روایات کتاب مقدس در کنوانسیون های ادبی و شفاهی کهن فراوان است. یکی از این قراردادها نوع صحنه است. مطالعه نوع صحنه در سال 1933 با والتر آرند آغاز شد که الگوهای تکرارشونده ترکیبی و تغییرات در حماسه های هومر را مطالعه کرد. بعداً، این مطالعه توسط رابرت آلتر در پرداختن به روایات کتاب مقدس توسعه یافت. تایپ صحنه وسیله روایتی بود که سخنوران و نویسندگان باستانی از آن استفاده می‌کردند که در آن عناصر سنتی الگوهای ترکیبی تکراری بازگو می‌شد و شیوه‌های بدیع برای مخاطبان بازگو می‌شد و انتظارات آن‌ها را بالا می‌برد و گاه باعث تعجب می‌شد. عناصر متعارفی که نوع صحنه را تشکیل می دهند عبارت بودند از کلمات کلیدی، نقوش، شخصیت ها و مضامین. این مطالعه به بررسی نوع صحنه ضیافت در تمثیل های عیسی پرداخت تا دریابد که آیا عیسی و در نتیجه، نویسندگان انجیل با سنت ثابت ادبی و شفاهی نوع ضیافت در زمان خود در گفتگو بودند یا خیر. نقد روایی چارچوب مطالعه را فراهم کرد. اگرچه نقد روایی بر رویکردی همزمان (متن در شکل نهایی آن) به کار تفسیری دلالت دارد، رویکرد دیاکرونیک (متن در تحول تاریخی آن) نیز به کار گرفته شد که نشان می‌دهد هر دو رویکرد مکمل یکدیگر هستند. روایات ضیافت، تصاویر ضیافت، و اطلاعات کلی در مورد ضیافت ها در دوران باستان (حدود 1500 تا 300 قبل از میلاد مسیح) مورد بررسی قرار گرفت: مصری، سومری، اکدی، آشوری، اوگاریتی، عهد عتیق، یهودیان بین عهد، یونانی-رومی، عهد جدید مسیحی. ادبیات غیر متعارف و ربانی تنعیم. کشف شد که در زمان عیسی، تمام صحنه‌های ضیافت دارای دو عنصر اساسی ساختاری بودند: تهیه یک ضیافت و دعوت انتخابی. از آن نقطه در ساختار، طرح نوع صحنه ضیافت به سه سکانس طرح دیگر منشعب شد که منجر به نوع صحنه برجسته مهمانان، نوع صحنه پاسخ مهمان و میزبان و نوع صحنه عاقلانه و احمقانه شد.
ترجمه چینی انجیل با ارجاع ویژه به جنبه کلامی زبان یونانی در نمونه‌های یوحنا 18-19 و قرنتیان 15
نویسنده:
Liang-Her Wu
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه سه موضوع مستقل - نظریه ترجمه، جنبه ماندارین، و جنبه یونانی را به منظور تدوین یک نظریه کاربردی برای ترجمه عهد جدید ادغام می کند. جنبه در اینجا به عنوان یک مقوله دستوری در نظر گرفته می شود - در مقابل Aktionsart - و به عنوان دیدگاه ذهنی عامل واژه ای توصیف می شود که به صورت صرفی با یک فعل بیان می شود. اهداف اولیه بر اساس ترجمه دستوری جنبه یونانی به جنبه ماندارین در سطح گفتمان تعریف شده است. با این حال، مسائل عمده ترجمه کتاب مقدس مربوط به عناصر واژگانی، واج شناختی، صوری، و کارکردی، و همچنین ترجمه عبارات شرطی و گفتار مجازی نیز مورد توجه قرار می گیرد. مروری تاریخی بر کتاب مقدس چینی به عنوان راهی برای معرفی مسائل عمده مرتبط با چالش های زبانی، مفهومی و تدارکاتی ارائه شده است. مدل سه‌جانبه پورتر از جنبه در یونانی، که بر اساس تقابل‌های دوتایی [±کامل]، و [+ناکامل] در مقابل [+ ثابت] تعریف می‌شود، پذیرفته شده است. جنبه در ماندارین بسیار شبیه به آن در یونانی است، با این تفاوت که مخالف خصوصی [± راه دور] در ماندارین وجود ندارد. همچنین، برخلاف فرم‌های زمان در یونانی، تکواژهای جنبه‌ای که از نظر ریخت‌شناسی بیان می‌شوند (مثلاً -le، IDVCs) در ماندارین تا حد زیادی اختیاری هستند. بنابراین، مفاهیم نشانه‌گذاری و زمینه‌سازی زمانی مناسب می‌شوند که از تکواژ 0 به جای تکواژهای جنبه بیان شده از نظر صرفی برای ترجمه هر پنج شکل زمان در یونانی استفاده شود: افعال بی‌هجای با نشانه‌گذاری شدیدتر در ترجمه حال و ناقص ترجیح داده می‌شوند، در حالی که شدت کمتری دارند. افعال تک هجا مشخص شده برای ترجمه aorist ارجحیت دارند. برجسته ترین عبارات مجموعه چهار کاراکتری برای منعکس کردن جنبه ایستایی و عملکرد گفتمانی کامل و پرپرفکت به عنوان فرم های زمان پیش زمینه استفاده می شود. استدلال می شود که تکواژهای جنبه کمال و ناقص بیان شده از نظر ریخت شناسی به تکواژ 0 ارجحیت دارند. ترکیبات دو تکواژی با نشانه‌گذاری شدیدتر (مثلاً zai...-zhe) برای انعکاس برجستگی پیش‌زمینه نشان‌داده‌شده با فرم‌های زمان حال و ناقص به کار می‌روند. نظریه پیشنهادی ابزار قدرتمندی را در اختیار مترجم قرار می‌دهد که در دو قطعه نمونه در یوحنا 18-19 و اول قرنتیان 15 آزمایش شده است. همچنین بررسی‌های انتقادی بیش از شصت نسخه چینی کتاب مقدس، اسناد نسطوری، مانوی، کاتولیک و ترجمه بر اساس نظریه پیشنهادی نوشته شده است.
حزقیال 5: 5-17 و تئودیسه:  یک بررسی الهیاتی درباره شخصیت خدا
نویسنده:
Paul Onyango Wahonya
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مسئله شخصیت خدا در میان بسیاری از محققین کتاب مقدس، به ویژه هنگامی که اعمال تنبیهی شدیدی را در نظر می گیریم که هر از گاهی بر بشریت انجام می دهد، مورد بحث بوده است. این مشاجره، بررسی مجدد مجموعه کتاب مقدس را ضروری می‌سازد تا به تصویری از شخصیت یهوه در پرتو قضاوت‌های سخت و شدید او پی ببریم. بررسی تفسیری حزقی 5: 5-17 در زمینه حزقی 1-24 نشان داده است که یهوه خدایی است که شروط عهد را حفظ می کند. هنگامی که قوم او، مانند بنی اسرائیل، مقررات عهد را زیر پا می گذارند، او اقدامات انضباطی مناسبی را انجام می دهد که ممکن است برخی از آنها بی سابقه باشد تا عدم رضایت خود را از گناهان مردم ثبت کند. آنچه دلالت بر آن دارد این است که مجازاتهای او اگرچه دردناک است و ممکن است باعث رنج شدید شود، به دلیل اصرار بنی اسرائیل در پرستش بتها و سایر اعمال زشت، سزاوار و موجه است. علاوه بر این، YHWH، بر خلاف برخی از خدایان باستانی خاور نزدیک، که مجازات‌هایشان مبتنی بر دلایل سست و بی‌اساس است، قضاوت‌هایی را بر اساس مسائل سنگین، مانند تخلفات اخلاقی و مذهبی انجام می‌دهد. کتاب حزقیال علی‌رغم قضاوت‌های سختی که بر بنی‌اسرائیل انجام شد، آشکار می‌سازد که خدا همچنان دوست‌دار، بخشنده و مهربان است. این بر اساس اقداماتی است که او انجام می دهد، مانند دعوت بنی اسرائیل به توبه، ارائه قلبی جدید، روح جدید (تحول معنوی) و حضور در کنار آنها حتی در تبعید. پس از مقدمه در فصل 1، فصل 2 این پایان نامه چالش های شخصیت خدا را که در حزقی 5: 5-17 منعکس شده است، بررسی می کند. فصل‌های 3، 4، و 5 به ترتیب اساس، کارکرد و ماهیت داوری انتقام‌جویانه یهوه بر قوم اسرائیل در حزک 5: 5-17 را در چارچوب آن بررسی می‌کنند. فصل 6 تئودیسه را در حزقی 5: 5-17 در چارچوب آن بررسی می کند. این فصل مفاهیمی را که عدالت تلافی جویانه یهوه بر شخصیت او دارد، روشن می کند. فصل 7 به روابط درون متنی و بینامتنی حزقی 5: 5-17 با بقیه حزقیال و سایر بخش های عهد عتیق می پردازد. فصل 8 مقایسه ای از شخصیت خدای اسرائیل با خدایان خاور نزدیک باستان ارائه می دهد. فصل نهم یافته های کل مطالعه را ترکیب می کند.
اهمیت الهیاتی روابط آزادی و زمان در علوم و علوم انسانی: ارزیابی مشارکت دیوید بوم و پاولی پیلککو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Michael F. Younker
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفاهیم آزادی و زمان زیربنای تمام مسائل فلسفی و کلامی دیگر است. این پایان نامه به ماهیت و روابط آزادی و زمان و تأثیر آنها بر تأملات الهیاتی، عمدتاً از طریق آثار فیلسوف علم، دیوید بوم، و فیلسوف علوم انسانی، پائولی پیلککو، می پردازد. این دو نماینده از دو فرهنگ رقیب علوم و علوم انسانی می آیند که نشان دهنده تعارض عمیق فلسفی است که بین این فرهنگ ها در مورد ماهیت آزادی و زمان پدید آمده است. به طور خاص، مشارکت‌های پارادایماتیک «فضا-زمان بی‌زمان» چهار بعدی آلبرت انیشتین (با آزادی بی‌زمان) در کنار بوم، از یک سو، و «زمان-مکان زمانی» چهار بعدی مارتین هایدگر (با آزادی زمانی) در کنار پیلککو، از سوی دیگر، ایده های متضادی را که تامل معاصر در مورد ماهیت ها و روابط آزادی و زمان و همچنین کارکردهای آنها در الهیات ایجاد کرده است، به وضوح نشان دهید. در این مطالعه، فصل 1 پیشینه، مسئله و روش بکار گرفته شده در تحقیق را معرفی می‌کند، و همچنین نقشی را که گیج‌کننده‌ترین حوزه علوم طبیعی، فیزیک کوانتوم، در تأمل اخیر در مورد ماهیت آزادی و زمان ایفا کرده است، توصیف می‌کند. فصل دوم به بررسی گستره و زمینه معاصر درک متضاد آزادی و زمان می پردازد و هم رابطه متقابل آنها و هم تأثیر آنها را بر بحث های گسترده تر بین علم و دین، و نیز رشته های مختلف «فرهنگ سوم»، مانند روانشناسی و روانپزشکی، اقتصاد بررسی می کند. و علوم سیاسی-اجتماعی و نقش دین و تأملات کلامی در این فرهنگ سوم. نشان داده شد که انگیزه‌های فلسفی اساسی که انیشتین و بوهم را از یک سو و هایدگر و پیلککو از سوی دیگر به حرکت در می‌آورند، در واقع به طور قابل ردیابی با بسیاری از قطبی‌سازی‌های گسترده‌ای که در سراسر رشته‌های اجتماعی-سیاسی رخ می‌دهند، مرتبط هستند. فصل‌های 3 و 4 به نوبه خود مفاهیم آزادی و زمان را در آثار بوهم که بر پایه نظریه‌های انیشتین است و پیلککو که بر اساس ایده‌های هایدگر می‌سازد، بررسی می‌کنند. فصل 5 مفاهیم آزادی و زمان بوم و پیلککو را برای علوم و علوم انسانی مقایسه و ارزیابی می کند و نشان می دهد که چگونه مشارکت آنها در گفتگوهای معاصر در مورد علم و دین قرار می گیرد، و همچنین طرح می کند که چگونه می توانند به پیشرفت های آینده در علوم کمک کنند. ، علوم انسانی و موضوعات مختلف در الهیات. این امر با توجه به مسیرهای متفاوت و ناسازگاری که توسط دو فرهنگ علوم و علوم انسانی تشویق شده بود انجام شد.
نقدی بر رسالت شهری کلیسا در پرتو شرایط نوظهور پست مدرن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Kleber de Oliveira Goncalves
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : جهان در حال تبدیل شدن به یک جامعه شهری است. گسترش شهری که در قرن بیستم شاهد بودیم و تا قرن بیست و یکم ادامه داشت در تاریخ تمدن بشری بی سابقه است. همزمان، جهان غرب با تغییر پارادایم از دوران مدرن به شرایط پست مدرن مواجه است. هر دو جنبش پیامدهای قابل توجهی برای مأموریت کلیسا در جوامع شهری شده و پست مدرن دارند. کلیسا که بر اساس جهان بینی مدرن شکل گرفته است، اکنون به دلیل شرایط پست مدرن بیش از پیش طرد شده است. در حالی که ادبیات مأموریت شهری در چند سال گذشته رشد کرده است، توجه بسیار کمی به موضوعات و پیامدهای خاص مأموریت شهری در زمینه پست مدرنیته شده است. بنابراین، این مطالعه به رابطه بین رسالت شهری کلیسا و پیدایش شرایط پست مدرن می پردازد. این بررسی رسالت شهری در پرتو اخلاق پست مدرن مبتنی بر تحلیل های تاریخی، فلسفی، جامعه شناختی و فرهنگی دوران مدرن و پسامدرن است که به ترتیب در فصل های 2 و 3 ارائه شده است. فصل 4 رابطه بین رسالت شهری کلیسا و شرایط پست مدرن را در درجه اول با قرار دادن ظهور پست مدرنیسم در زمینه شهرنشینی و جهانی شدن بررسی می کند. برخی مفاهیم مأموریت شناسی شهری و اصول پیشنهادی برای دستیابی به ذهن پست مدرن در بافت شهری از یافته های این تحقیق استخراج شده و در فصل 5 ارائه شده است. در آغاز قرن بیست و یکم، قدرت متمرکز شهر - که به نفوذ فراگیر بازار جهانی اضافه شد - محیط شهری را به جایگاه موقعیت پست مدرن تبدیل کرد. در نتیجه، چالش‌ها و فرصت‌های مأموریت شهری هرگز بزرگتر نبوده است. علیرغم تهدیدهای عمده ای که پست مدرنیسم برای ماموریت ایجاد می کند، چشم انداز اجتماعی-فرهنگی شهری کنونی فرصت هایی را ارائه می دهد که چند دهه پیش وجود نداشت. بنابراین، در چارچوب نیروهای ترکیبی شهرنشینی، جهانی شدن و پست مدرنیسم، بررسی گسترده راهبردها و روش های مأموریت شهری برای توسعه کلیساهای حساس به پست مدرن حیاتی است، زیرا کلیسا به دنبال تحقق دعوت خود برای مشارکت در خداست. ماموریت به نسل های شهری شده و پست مدرن.
آدورنو، هگل و خاستگاه های فلسفی نظریه اجتماعی کلاسیک [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Brian Wayne Fuller
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : ادعای اصلی پایان نامه من این است که کار تئودور آدورنو چارچوب ارزشمندی برای ارزیابی مجدد میراث فلسفی نظریه اجتماعی کلاسیک ارائه می دهد. نوشته‌های انتقادی فلسفی، جامعه‌شناختی و فرهنگی آدورنو در تعامل مداوم او با فلسفه ایده‌آلیسم آلمانی، و به‌ویژه با هگل، شامل بازاندیشی انتقادی درباره رابطه بین سوژه و ابژه، و بین فرد و جامعه است. من دو دلیل اصلی را برای اثبات ادعای خود بیان می کنم. اول این که کار آدورنو باید در چارچوب فلسفه کانت و هگل درک شود. به ویژه، نشان می‌دهم که نقد هگل از فلسفه کانتی، درک خود آدورنو از کار فلسفه و نظریه اجتماعی انتقادی را ساختار می‌دهد. در بخش اول پایان نامه، محتوای معرفت شناسی کانتی و نقد هگل را مرور می کنم (فصل 2). سپس نشان می‌دهم که رویه فلسفی انتقادی آدورنو مبتنی بر خوانش او از کانت و هگل است (فصل 3). دومین بحث اصلی من این است که تلاش آدورنو برای بیان نقدی بر نظریه اجتماعی کلاسیک به دلیل تعهدات فلسفی او با مشکل مواجه شده است. از طریق کنار هم قرار دادن نقد مارکس از فلسفه عملی هگل با نقد خود آدورنو از هگل (فصل 4)، نشان می دهم که تعهد آدورنو به منفی بودن دیالکتیک مستلزم برداشتی از نظریه اجتماعی است که به اندازه کافی به پیامدهای دگرگونی ماتریالیستی آن توجه نکرده است. کار آدورنو بر تقلیل هگل تکیه دارد که همچنان مشکل ساز و ناشناخته باقی مانده است. در مرحله بعد، من از خوانش تعهدات فلسفی خود دورکیم، از دریچه ایده آلیسم آلمانی، استفاده می کنم تا نشان دهم که نقد درونی آدورنو از دورکیم، آپوریایی را بازتولید می کند که به دنبال نجات آن است (فصل 5). در پایان پایان نامه (فصل 6)، من بحثی درباره موضوعات و مشکلات رایج تفسیر انتقادی-فلسفی آدورنو از نظریه اجتماعی کلاسیک به کار می برم تا بازنگری و تجدید میراث هگلی آن را پیشنهاد کنم.
خطا و فرآیند معرفت شناسی در اناجیل پنجگانه و مرقس: الهیات مبتنی بر کتاب مقدس درباره شناخت ناشی از متون اساسی
نویسنده:
Andrew M Johnson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه امکان یک فرآیند معرفتی شرح داده شده در روایات و تعالیم پنج کتاب و انجیل مرقس بررسی خواهد شد. ماهیت خاص این فرآیند معرفت‌شناختی بر اساس اولویت‌های محدود شده توسط خود متون مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در حالی که اهداف معرفتی همیشه برای خواننده قانون مشخص نیست، خطا در این روایات با وضوح بیشتری تشخیص داده می شود. این پایان‌نامه سپس فرآیند معرفت‌شناختی را بررسی می‌کند و اساساً به این می‌پردازد که شخصیت‌های روایت‌ها بر اساس تشخیص روایت، کجا اشتباه می‌کنند. به نظر می رسد که در این متون اولویت به توجه به صدای موثق و معتبر و سپس اجرای راهنمایی معتبر برای دیدن آنچه نشان داده می شود داده شده است. به منظور "دانستن". خطاها در امتداد همان مرزها رخ می دهند. عدم توجه به صدای معتبر، مرتبه اول خطا را ایجاد می کند، در حالی که عدم اجرای راهنمایی، مرتبه دوم خطا را به همراه دارد. ما از ابتدای قانون کار را از طریق این متون پنج‌آموزشی شروع می‌کنیم که به خواننده ارائه می‌شوند. در فصل اول، از ضرورت این پژوهش حاضر دفاع خواهد شد. همچنین، تلاش‌های مختلفی برای توصیف «معرفت‌شناسی کتاب مقدس» و کاستی‌ها و/یا کاستی‌های روش‌شناختی آن‌ها را بررسی خواهیم کرد. فصل 2 این مورد را پیش می‌برد که پیدایش 2-3 در واقع مقولات معرفت‌شناختی کافی را به دست می‌دهد که بیش از روش‌های سطحی شبیه بقیه توصیف‌های پنج‌گانه خطا است. پیدایش 2 به عنوان پارادایم برای فرآیند معرفت شناختی مناسب تحلیل می شود در حالی که پیدایش 3 پارادایم خطا است. این در مرز صدای تأیید شده است که خطا در باغ عدن ارزیابی می شود. این الگوهای خطا از نظر لغوی و مفهومی در داستان های پدرسالاران و یوسف بازتاب یافته است. فصل 3 سپس به این می‌پردازد که چگونه این ویژگی‌های کشف‌شده در پیدایش در ذهن خواننده با رسیدن به داستان‌های مربوط به تصدیق نبوی موسی، خطاهای فرعون، و در نهایت خطاهای خود اسرائیل، در هم تنیده می‌شوند. خطاهای بالاک با بلعام در اعداد دلیل دیگری بر این باور است که این روند معرفتی مختص اسرائیل نیست. فصل 4 پیوندهای منحصر به فرد بین بازتاب های تثنیه اسرائیل و روایت های خلقت پیدایش را بررسی می کند. فصل پنجم به انجیل مرقس جهش می‌کند تا تشخیص دهد که آیا هیچ یک از این الگوهای پنج‌کتبی در روایت انجیل باقی مانده است یا خیر. در فصل آخر، ثمره خوانش کلامی ما برای تعامل با نظریه های معرفتی رایج (بیشتر در فلسفه تحلیلی) مطرح می شود. این معرفت‌شناسی‌های معاصر می‌خواهند چیزی شبیه آنچه را که در متون مقدس یافتیم توصیف کنند. سپس مفاهیمی برای پیش‌گفتارها و پراکسیس‌های الهیاتی ترسیم می‌شوند.
  • تعداد رکورد ها : 1276